گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
جلد اول
بخش سوم: دوران پس از هجرت






اشاره

صفحه 160 از 274
ص: 149
درس پنجم: یثرب سراي هجرت … و تغییر قبله
هدفهاي آموزشی
انتظار میرود با مطالعه این درس:
- تأثیرات هجرت را بر موقعیت یثرب بدانیم.
- با چگونگی هجرت امیرالمؤمنین (ع) به یثرب آشنا شویم.
- با اقداماتی که در پیریزي تمدن اسلامی در مدینه انجام شد آشنایی پیدا کنیم.
را بیان کنیم. « سد ابواب » - ماجراي
- پیمان برادري را بتوانیم توضیح دهیم.
- چگونگی تشکیلات یهودیان یثرب را بدانیم.
- با پیمان عمومی در مدینه آشنا شویم.
را بشناسیم و چند نمونه از آنها را بیان کنیم. « سریه » و « غزوه » - مفاهیم
- داستان تغییر قبله را بدانیم.
در این درس با دقت بیشتري به دوران پس از هجرت خواهیم پرداخت. از جمله مباحثی که در این درس بررسی خواهد شد عبارتند
از:

صفحه 161 از 274
ص: 150
ورود پیامبر (ص) به یثرب، هجرت امیرالمؤمنین (ع) به یثرب، پیریزي بزرگترین تمدن بشر در یثرب، ساختن مسجد به عنوان
پیمان برادري میان مهاجرین و ،« سد ابواب » مرکزي براي کارهاي عبادي، سیاسی، نظامی و رسیدگی به امور مسلمانان، ماجراي
انصار، یهودیان و تشکیلات آنان در یثرب، پیمان نامه عمومی مدینه، مفهوم غزوه و سریه، غزوه ذات العشیره، سریه عبدالله بن
جحش و تغییر قبله از بیتالمقدس به سوي مسجد الحرام.
ي
ثرب سراي هجرت
یثرب در هفتاد و پنج فرسنگی شمال مکه قرار دارد و آن روز متشکل از دهکدههایی بود که دو طایفه اوس و خزرج و طوایفی از
177 گوید: یثرب به هنگام هجرت هنوز شهر نشده بود. با ورود پیامبر / یهود در آن زندگی میکردند. مَقْدِسی در البَدْءُ و التاریخ 4
و مهاجران مرکز حکومت اسلامی شد و چهره شهر به خود گرفت.
گفتند. بیشتر مردم مدینه کشاورز « مدینه » تغییر نام پیدا کرد و بعدها به جهت اختصار به آن « مدینۀ النبی » بدین جهت بود که به
بودند و اندکی دام داشتند. با اینکه در مقایسه با اهل مکه مردمانی نسبتا فرهنگی به شمار میآمدند، با این حال بین دو گروه اوس
و خزرج که با هم عموزاده بودند پیوسته جنگ و خونریزي بود. با آمدن رسول خدا یثربِ قهر و جنگ به مدینه مهر و آشتی مبدل
شد و حضرتش رحمت و محبت را براي آنان و کل جامعه بشري به ارمغان آورد. مدینه پایتخت مقدسترین، دادگسترترین،
زیباترین و آزادترین حکومت تاریخ بشر

صفحه 162 از 274 ثرب سراي هجرت
ص: 151
گردید و تمامی طوایف با هم متحد شدند و پایه تمدنی بس بزرگ، عالمگیر و جاویدان ریخته شد که شعاع آن تا به امروز در
سراسر گیتی میدرخشد.
باري، در نزدیکی یثرب دهکدهاي قرار داشت به نام قُبا، این دهکده محل سکونت بنیعمرو بن عوف از قبیله اوس بود. رسول خدا
266 میگوید: هنگام هجرتِ پیامبر به مدینه عبدالله بن سَلام / (ص) در ابتداي هجرت وارد این دهکده شد. از اینکه بلاذري 1
44 میگوید: / مشغول جمعآوري خرما بود، استفاده میشود که گویا در فصل تابستان بوده است. مَقْرِیزي در امتاع الاسماع 1
هجرت برابر بوده با چهارم تیرماه ولی طبق تقویم وُوسْتِنْفِلْد دوم مهر میشود. مردم مدینه با شور و شوق فراوان چشم انتظار قدوم
پیامبر خود بودند و براي دیدن آن حضرت لحظهشماري میکردند. هر روز پس از نماز صبح از منزل خارج شده در بیرون مدینه
منتظر مینشستند تا موقعی که هوا بسیار گرم میگشت و دیگر سایه یافت نمیشد به خانههايشان باز میگشتند.
رسول خدا (ص) فاصله بین مکه و یثرب را هشت روزه پیمود و روز دوازدهم ربیعالاول سال چهاردهم بعثت نزدیک ظهر وارد قبا
شد. در این روز نیز مردم مدینه همانند روزهاي قبل چشمانتظار بودند، سپس ناامید شده به خانههاي خود بازگشتند که ناگهان مرد
یهودي که در بالاي پشتبام خود بود صدا زد: اي فرزندان قَیلَه بزرگتان رسید! خبر ورود پیامبر به سرعت در مدینه پخش شد و به
دنبال آن تمامی مردم از خانههاي خود بیرون ریختند. طبرسی/ 66 گوید: بزرگان اوس و خزرج

صفحه 163 از 274 ثرب سراي هجرت
ص: 152
507 / براي حفظ جان رسول خدا (ص) سلاح به دست گرفتند و اطراف آن حضرت و ناقه وي میگشتند و به روایت بیهقی 2
پانصد نفر از مردم مدینه از پیامبر استقبال کردند.
پس از استقبال در منزل کلثوم بن هِدْم که پیرمردي شریف و پارسا بود فرود آمد و براي دیدار و ملاقات با مردم در خانه سعد بن
خَیثَمَه که زن و فرزند نداشت و مهاجران مجرد در آنجا منزل گرفته بودند جلوس داشت.
به روایت طبرسی در اعلام الوري/ 66 ابوبکر شب هنگام از رسول خدا جدا و وارد مدینه شد و به منزل یکی از انصار رفت و به
قولی در محله سُنْح بر خُبیب بن اساف که هنوز مسلمان نشده بود وارد شد. پس از چندي ابوبکر به قبا بازگشت و به پیامبر عرض
کرد آیا داخل مدینه نمیشوید؟ مردم منتظر شما هستند. حضرت فرمود:
.« لا أَرِیمُ مِنْ هذَا الْمَکانِ حَتّی یُوافِی أَخِی عَلِیٌّ »
از این مکان تکان نخواهم خورد تا برادرم علی بیاید.
ابوبکر عرض کرد گمان نمیکنم علی به این زودي بیاید. فرمود:
.« بَلی، ما أَسْرَعَهُ إِنْ شاءَ الُله »
بلکه انشاءالله بهزودي خواهد آمد.
340 فرمود: / به روایت کلینی 8
.« کَلّا! ما أَسْرَعَهُ وَلَسْتُ أَرِیمُ حَتّی یَقْدَمَ ابْنُ عَمِّی وَ أَخِی فِی الِله عَزَّوَجَلَّ وَ أَحَبُّ أَهْلِ بَیْتِی إِلیَّ، فَقَدْ وَقانِی بِنَفْسِهِ مِنَ الْمُشْرِکِینَ »

صفحه 164 از 274 ثرب سراي هجرت
ص: 153
هرگز! او به زودي خواهد آمد. من از اینجا تکان نمیخورم تا پسرعمویم و برادرم درراه خداي عز و جل و محبوبترین فرد
خاندانم نزدم بیاید، او با قرار دادن جان خود در برابر مشرکان مرا حفظ کرد.
هجرت امیرالمؤمنین
امیرالمؤمنین (ع) به دستور رسول خدا (ص) در مکه ماند و اعلام کرد هر کس نزد محمد امانتی دارد بیاید بگیرد. پس از سه شبانه
روز توقف در مکه و سپردن امانتها به صاحبانشان همراه فاطمه دختر رسول خدا، فاطمه بنت اسد مادر خود، فاطمه دختر زبیر بن
عبدالمطلب، سُوده همسر رسول خدا و امکلثوم دختر آن حضرت از راه ذيطُوي رهسپار یثرب گردید. به روایت شیخ طوسی در
امالی/ 470 جاسوسان قریش از هجرت دستهجمعی علی آگاه شدند و به تعقیب آنان پرداختند. در منطقه ضَ جْنان به کاروان علی
(ع) رسیدند و از او خواستند کاروان را به مکه باز گرداند. حضرت قهرمانانه به دفاع برخاست و قریشیان را سخت تهدید کرد و
فرمود هر کس میخواهد بدنش قطعه قطعه و خونش ریخته شود نزدیک بیاید! قریشیان چون با این پاسخ کوبنده روبرو شدند از
درگیري با علی (ع) خودداري کرده به مکه بازگشتند. علی که نوجوانی بیست و سه ساله بود زنان را سوار بر مرکب کرد و خود
پیاده راه پیمود و به لحاظ طولانی بودن مسافت پاهاي وي به سختی مجروح و از آنها خون جاري شد. او همراه کاروان کوچک
خود شبها راه میرفت و روزها پنهان میشد تا سرانجام روز پانزدهم ربیعالاول به

صفحه 165 از 274 هجرت امیرالمؤمنین
ص: 154
دهکده قبا رسید.
102 گویند: هنگامی که علی با پاهاي مجروح و زخمی وارد قبا گردید / 75 و ابن شاکر در عیون التواریخ 1 / ابناثیر در کامل 2
گفتند نمیتواند راه برود. خود حضرت نزد علی رفت و وي را در آغوش گرفت و .« علی را بخوانید نزد من آید » : پیامبر (ص) فرمود
چون ورم و زخمهاي پایش را دید گریه کرد. آنگاه با دستان مبارك خود آب دهانش را به پاي علی مالید و او را دعا کرد.
امیرالمؤمنین (ع) از آن به بعد تا هنگامی که به شهادت رسید از درد پا شِکْوه نکرد. در مدتی که پیامبر در قبا بود مسجدي بنا کرد.
گویند این نخستین مسجدي بود که در اسلام ساخته شد.
ورود به یثرب
138 پیامبر بعد از آمدن علی یک یا دو روز دیگر در قبا ماند آنگاه پس از حدود یک هفته اقامت در قبا، / به روایت ابن اسحاق 2
روز جمعه هنگامی که آفتاب برآمد بهسوي یثرب حرکت کرد. انصار سلاح برداشته حضرتش را از دو سوي محافظت میکردند. به
هر قبیلهاي که میگذشت مصرانه از او دعوت میکردند که در بین آنان فرود آید تا جان و مال خود را در اختیار آن حضرت قرار
دهند. پیامبر (ص) میفرمود:
.« خَلُّوا سَبِیلَها فَإِنَّها مَأمُورَةٌ »
راه شتر را باز گذارید که او مأمور است.
گویا حضرت در فکر محل مناسبی بود که هم وسعت و هم مرکزیت داشته باشد. که همانا این مکان با این مشخصات خود مدینه
بود. لذا به

صفحه 166 از 274 ورود به یثرب
ص: 155
256 در پاسخ به اصرار بنیعمرو بن عوف میفرمود: / نقل وفاء الوفاء 1
.« أَنَا أُمِرْتُ بِقَرْیَۀٍ تَأکُلُ الْقُري »
من مأمورم به محلی بروم که تسلّط بر دیگر محلها و مناطق داشته باشد.
حضرت (ص) در بین راه در میان قبیله بنیسالم بن عوف در وادي رانونا نماز جمعه اقامه نمود. برخی گویند این اولین نماز
جمعهاي بود که در مدینه خوانده شد و صد نفر مسلمان در آن شرکت کردند. پس از اقامه نماز در حالی که انصار اطراف وي را
506 کودکان، جوانان و / گرفته و هرکدام خواهان آن بودند که در محله آنان فرود آید به راه خود ادامه داد. به روایت بیهقی 2
شتر پیامبر از بین قبایل عبور میکرد تا به محله «! جاءَ رَسُولُ الله!، جاءَ مُحَمَّد! الله أَکْبَر » : خدمتکاران شعار میدادند و میگفتند
بنیمالک بن نجار رسید. آنگاه در زمینی که متعلق به دو کودك یتیم بود زانو زد و رسول خدا (ص) فرود آمد.
ابوایوب اثاث آن حضرت را به خانه خود برد، اسعد بن زُراره نیز شتر وي را برد. بزرگان انصار از حضرت خواستند که بر ایشان
شخص با بار و بنه خود است. ابوایوب از فقیرترین افراد یثرب بهشمار میآمد و منزل او کلبه « الْمَرْءُ مَعَ رَحْلِهِ » : فرود آید، فرمود
محقري بود که دو اتاق بیشتر نداشت؛ یکی در طبقه پایین و دیگري در طبقه بالا. از رسول خدا خواست تا در اتاق بالا منزل کند.
حضرت فرمود:
.« السُّفْلُ أَرْفَقُ بِنا و بِمَنْ یَغْشَانا »
پایین براي ما و کسانی که به دیدار ما میآیند آسانتر است.

صفحه 167 از 274 ورود به یثرب
ص: 156
پیامبر (ص) هفت ماه میهمان ابوایوب بود و در این مدت وحی در خانه او بر حضرت نازل میشد.
64 گوید: هنگامی که رسول خدا از قبا به مدینه آمد انصار براي بردن مهاجران به منازل خود با یکدیگر به رقابت / حلبی 2
270 گوید: انصار / پرداختند تا آنکه کار به قرعه کشید تا آنجا که احدي از مهاجران بدون قرعه وارد خانه انصار نشد. بلاذري 1
زمینهاي اضافی خود را نیز به مهاجران بخشیدند.
155 و دیگران پیامبر (ص) در / هجرت رسول خدا مبدأ تاریخ مسلمانان قرار گرفت و به روایت قسطلانی در المواهب اللدنیه 1
ابتداي ورودشان به مدینه دستور داد تاریخ را از همان هنگام هجرت بنویسند.
پیریزي بزرگترین تمدن بشر
در مکه اساس کار و دعوت پیامبر پیرامون مبدأ و معاد قرار داشت و بیشتر اهتمام آن حضرت بر ویران ساختن و تخریب افکار
شركآلود و خرافی مشرکان و دعوت به توحید، عدالت، ظلمستیزي و ترس از معاد و قیامت بود. اما در مدینه شیوه کار فرق
میکرد، در اینجا محور کار بر قانونگذاري، بنیانگذاري اجتماع مسلمانان و ترتیب و تنظیم امور آنان میچرخید. فعالیتها و
کارهاي پیامبر در مدینه نه تنها کمتر و راحتتر از مکه نبود بلکه تا حدودي دشوارتر هم بود.
نخستین کاري که رسول خدا (ص) در مدینه انجام داد تأسیس مرکزي براي کارهاي عبادي، سیاسی، نظامی و رسیدگی به امور
141 سهل و سهیل میخواستند زمینی را که از آن براي خشک کردن خرما استفاده میشد به / مسلمانان بود. به روایت ابن اسحاق 2
پیامبر تقدیم کنند ولی

صفحه 168 از 274 پیریزي بزرگترین تمدن بشر
ص: 157
حضرت نپذیرفت و به ده دینار آن را خرید و نخلستان و قبوري که در کنار آن قرار داشت نیز خرید و مسطح کرد و بعد مسجد را
مشهور شد. « مسجدالنبی » در آنجا بنا نمود که به
485 گوید: پیش از آن نیز اسعد بن زُراره در آنجا نماز اقامه میکرد. مسلمانان با اشتیاق فراوان / صالحی شامی در سبل الهدي 3
در ساختن مسجد شرکت کردند. خود رسول خدا نیز کار میکرد و این باعث تشویق دیگران میشد، از اینرو مسلمانان
میخواندند:
لَئنْ قَعَدْنا وَ النَّبِیُّ یَعْمَلُ لَذاكَ مِنَّا الْعَمَلُ الْمُضَلَّلُ

صفحه 169 از 274 پیریزي بزرگترین تمدن بشر
ص: 158
اگر ما بنشینیم و پیامبر کار کند هر آینه این عمل ما گمراهانه خواهد بود.
مسلمانان در هنگام ساخت مسجد با شور و هیجان وصفناپذیر این سرود را نیز میخواندند:
لا عَیْشَ إِلّا عَیْشُ الآخِرَة للّهُمَّ ارْحَمِ الَأنْصارَ وَ الْمُهاجِرَة
زندگی جز زندگی آخرت نیست، خدایا بر انصار و مهاجران رحمت فرود آر.
عمار یاسر که مرد توانمندي بود دو خشت با خود حمل میکرد و میگفت یکی را به نیت رسول خدا میآورم. برخی از مسلمانان
از بیآلایشی او استفاده کرده چند خشت روي دوش او میگذاشتند، عمار به پیامبر عرض کرد: اي رسول خدا مرا کشتند! بیش از
آنچه خود میبرند بر من بار میکنند. پیامبر در حالیکه با دست خود غبار موهاي عمار را میتکاند فرمود:
.« لَیْسُوا بِالَّذِینَ یَقْتُلُونَکَ، إِنَّما تَقْتُلُکَ الْفِئَۀُ الْباغِیَۀ »
اینان آن کسانی نیستند که تو را میکشند، گروهی متجاوز تو را خواهند کشت.

صفحه 170 از 274 پیریزي بزرگترین تمدن بشر
ص: 159
345 گوید: عثمان مرد تمیزي بود، در حال حمل خشت و سنگ آنها را از خود دور نگه / دیار بکري در تاریخ الخمیس 1
میداشت تا مبادا پیراهنش گردآلود شود. وقتی خشت را زمین میگذاشت غبار آستینها و لباس خود را میتکاند! امیرالمؤمنین به
او نگاهی کرد و این شعر را در تعریض به وي سرود:
لا یَسْتَوِي مَنْ یَعْمُرُ الْمَساجِدا یَدْأَبُ فِیها قائماً وَ قاعِدا

صفحه 171 از 274 پیریزي بزرگترین تمدن بشر
ص: 160
وَ مَنْ یَري عَنِ الْغُبارِ حائِدا
کسی که در ساختن مسجد شرکت مینماید و ایستاده و نشسته در آن کار میکند، با کسی که از گرد و خاك پرهیز مینماید
یکسان نیست!
همین شعر را عمار از علی (ع) فرا گرفت و مکرر میخواند. عثمان برآشفت و گفت: اي پسر سمیه! به خدا قسم که این عصا را بر
اینان را با عمار چه کار؟ او آنان را به بهشت دعوت » : بینی تو خواهم زد. رسول خدا (ص) آن را شنید و ناراحت شد، آنگاه فرمود
.« میکند و آنان او را به دوزخ فرا میخوانند. عمار پوست میان چشم و بینی من است
مشخصات مسجد پیامبر
239 مینویسد: وسعت مسجد صد ذراع در صد ذراع و به شکل مربع بود که حدوداً دو هزار و پانصد متر / ابنسعد در طبقات 1
340 هفتاد در شصت ذراع بوده که حدود هزار متر مربع بوده است. پایههاي / مربع میشده است و به نقل سمهودي در وفاء الوفاء 1
آن را سه ذراع، یعنی حدود یک متر و نیم تا نزدیک دو متر با سنگ چیدند و بقیه را با خشت ساختند. ستونهاي آن را از تنه نخل
برافراشتند و سقف آن را نیز

صفحه 172 از 274 مشخصات مسجد پیامبر
ص: 161
با شاخه خرما پوشاندند و قبله آن را به سوي بیتالمقدس قرار دادند. براي مسجد سه در گذاشتند؛ یکی در پشت مسجد و دو تاي
81 / دیگر سمت راست و چپ بود که یکی را بابالرحمه میگفتند و دیگري دري بود که خود پیامبر از آن وارد میشد. حلبی 2
گوید: در پشت مسجد سایبانی ساختند براي افراد غریب و کسانی که جایگاه و سرپناهی نداشتند که به آنان اهل صُ فّه میگفتند.
شبها براي روشنایی مسجد شاخه نخل میسوزاندند. تا سال هفتم هجرت همین ساختمان بود، در سال هفتم پس از فتح خیبر و
افزایش جمعیت بر وسعت مسجد افزوده شد.
دو اتاق کوچک با سقف کوتاه و ساده نیز براي سوده و عایشه همسران پیامبر در کنار مسجد ساخته شد. دیوارهاي آنها از سنگ و
سقفشان از شاخه خرما بود و روي سقف هم با گل پوشانده شد. حجرههاي دیگر همسران رسول خدا (ص) نیز بعدها ساخته شد.
آري، به اینسان مسجد با کمترین امکانات و مصالح بسیار ساده و ابتدایی آن روز ساخته شد و مرکز اجتماع مسلمانان و محل حل
و فصل امور حکومتی گردید و شالوده فرهنگ بس عظیم اسلام در آنجا پایهریزي گشت و بعدها نقش بسیار مهمی در تثبیت و
گسترش فرهنگ و تمدن اسلام در سراسر جهان ایفا کرد.
سرافرازي امیرالمؤمنین
بناي مسجد که به پایان رسید چند تن از مهاجران مانند علی (ع)، حمزه، ابوبکر و عمر در اطراف مسجد اتاقهایی براي خود
ساختند و هر

صفحه 173 از 274 سرافرازي امیرالمؤمنین
ص: 162
ي
ك دري از خانه خود به مسجد گشودند که هنگام نماز از آن در وارد مسجد میشدند. چندي این وضع ادامه داشت تا اینکه گویا
پس از جنگ بدر فرمان الهی صادر شد که باید همه درهاي خصوصی بسته شود و فقط در خانه امیرالمؤمنین (ع) باز بماند. این
346 و دیگرانبراي برخی گران / 369 و حلبی 3 / مشهور است، به روایت احمد حنبل 4 « سدّ الابواب » موضوع که در تاریخ اسلام به
آمد و گلایه خود را به پیامبر رساندند. حضرت در پاسخ آنان فرمود:
.« وَ إِنِّی وَالِله ما سَدَدْتُ شَیْئاً وَ لا فَتَحْتُهُ وَ لَکِنِّی أُمِرْتُ بِشَیْءٍ فَاتَّبَعْتُهُ »
به خدا سوگند من چیزي را نبستم و نگشودم، فقط فرمان خدا را اطاعت کردم.
پیمان برادري
از جمله کارهاي پیامبر در همان ابتداي ورود به مدینه پیمان برادري بود که بین اکثر مهاجران و انصار بسته شد. مهاجران که خانه و
کاشانه خود را از دست داده و به سرزمین غربت هجرت کرده بودند به تقویت مالی و روحی نیاز داشتند. انصار با دعوت آنان به
منازل خود و تقسیم دارایی خویش با آنان مشکل مالی مهاجران را تا اندازهاي حل کردند. در بعد روحی نیز با ابداع پیمان برادري
178 گوید: مؤاخات بین مهاجران و انصار براي از بین بردن / این معضل رفع و این خلأ جبران شد. سهیلی در الرَّوْضُ الأُنُف 4
مشکل غربت و دوري از خانواده و طایفه و نیز پشتوانهاي براي یکدیگر بود.

صفحه 174 از 274 پیمان برادري
ص: 163
با اینکه بنا بود پیمان برادري بین یک مهاجر و یک انصاري بسته شود، با این وصف گویا بین چند نفر از خود مهاجران نیز عقد
527 نخست / اخوت بسته شد. گرچه این مطلب بیشتر ناظر بر عقد اخوت در مکه است، زیرا به روایت المُحبَّر/ 70 و سبل الهدي 3
آیین برادري در مکه اجرا شد و امتیاز قبیلگی و عشیرهاي و فقر و غنا و غیر آن از میان برداشته شد. براي بار دوم نیز در مدینه در
محدوده وسیعتري که برخی افراد از سرزمینها و نژادهاي مختلف نیز در آن شرکت داشتند انجام شد. عرب با عجم، سفید با سیاه و
فقیر با غنی برادر شدند.
91 رسول خدا (ص) در مسجد و یا در خانه انس خطاب به مهاجران و انصار فرمود: / به روایت حلبی 2
.« تَآخَوْا فِی الِله أَخَوَیْنِ أَخَوَیْنِ »
در راه خدا دو به دو با هم برادر شوید.
این « هذا أَخِی » : آنگاه رو به مسلمانان کرد و فرمود: فلانی تو با فلانی برادري. سپس دست علی بن ابیطالب را گرفت و فرمود
برادر من است.
به گفته شیخ طوسی در امالی/ 587 بین کسانی که با یکدیگر همشأن و تقریبا در یک رتبه بودند عقد برادري بسته میشد. قابل
دقت و تأمل است که در هر دو بار که عقد اخوّت اجرا شد، پیامبر (ص)، علی (ع) را به عنوان برادر خود انتخاب کرد و این
افتخاري بس بزرگ است که امیرالمؤمنین شأن و شایستگی برادري با خاتم انبیا و بزرگترین فرد بشر را دارا بود. به نقل مناقب ابن
مغازلی/ 91 و دیگران پیامبر فرمود:

صفحه 175 از 274 پیمان برادري
ص: 164
.« مَکْتُوبٌ عَلی بَابِ الْجَنَّۀِ قَبْلَ أَنْ یَخْلُقَ الُله السَّماواتِ وَالَأرْضَ بِأَلْفَیِ عَامٍ: مُحَمَّدٌ رَسُولُ الِله وَ عَلِیٌّ أَخُو رَسُولِ الِله »
دو هزار سال قبل از آفرینش آسمانها و زمین بر سر در بهشت نوشته شده بود: محمد فرستاده خدا و علی برادر رسول خداست.
23 آمده است که پیامبر پیمان خواهري نیز بین برخی از زنان بست. / در الریاض النضره 1
همانگونه که در بحث تعداد مهاجران گذشت در مورد آمار آن دسته از مهاجران و انصار که پیمان برادري بستند اختلاف است،
تعداد آنان را نود، صدو هشتاد و شش و سیصد نفر هم گفتهاند، یعنی صد و پنجاه نفر مهاجر و صد و پنجاه نفر انصار.
تشکیلات یهودیان یثرب
یهودیان مدینه دو گروه بودند؛ یک گروه اقلیت از افراد بومی یثرب که با گذشت زمان به آیین یهود گرویده بودند ولی جمعیت
جداگانهاي را تشکیل نمیدادند بلکه داخل همان طوایف عرب زندگی میکردند. گروه دیگر اکثریت که سه طایفه بزرگ و
مستقل بنیقَینُقاع، بنینضیر و بنیقریظه بودند، اینان به یثرب هجرت کرده و جداگانه در قلعههاي خود میزیستند. این یهودیان
207 / عالمان و احبار بزرگی مانند عبداللهبن صوریا، عبدالله بن سَلام، مُخَیرِیق، فِنْحاص، اشْیع و غیر آنان داشتند. به نقل ابن اسحاق 2
بودند که در آنجا تورات و احکام دینی خود را فرا میگرفتند. « بیت المدارس » یهودیان یثرب داراي یک مرکز علمی و دینی به نام
173 بیت / به گفته ابن شَبَّه در تاریخ المدینۀ المنوّره 1

صفحه 176 از 274 تشکیلات یهودیان یثرب
ص: 165
201 گوید: رسول خدا یک بار داخل بیت المدارس شد و / المدارس در نزدیکی مَشْرَبَه ام ابراهیم قرار داشته است. ابن اسحاق 1
17 گوید: یهودیان در مدینه کنیسهاي داشتند که در اعیاد خود به / یهودیان را به سوي خدا دعوت کرد. طبري در جامع البیان 26
آنجا میرفتند. با این همه روشن است که یهودیان در مدینه داراي تشکیلات گسترده و منسجم و منظّمی نبودهاند.
چند نفر از علماي یهود مسلمان شدند ولی عموم آنان با آنکه حق برايشان روشن شده بود آیین یهود را ترك نکردند. اینان
همراه منافقان مدینه جبهه واحدي را بر ضد رسول خدا (ص) و مسلمانان تشکیل دادند و در همان ابتداي ورود پیامبر به مدینه براي
برهم زدن نظم و اختلال در امر حکومت اسلامی و جلوگیري از تثبیت و گسترش آن به توطئه و تبلیغات و فتنهگري پرداختند.
علماي یهود با کتمان حقایق تورات و طرح سؤالات و شبهات گوناگون قصد محکوم کردن و شکست پیامبر را داشتند ولی آیات
177 گوید: حدود صد آیه از سوره بقره در این باره / کوبنده و افشاگر قرآن در پاسخ و محکومیت آنان نازل میشد. ابن اسحاق 2
فرود آمده است.
پیمان عمومی مدینه
یثرب نیز همانند مکه حکومت و دولت نداشت، همان رؤساي قبایل حکمرانان آن سرزمین به حساب میآمدند. مشکلی که در
مدینه وجود داشت و در مکه به این شدت یافت نمیشد وجود اختلافات قبیلهاي بهویژه بین اوس و خزرج بود. هر چند عرب به
هیچ وجه روحیه پذیرش

صفحه 177 از 274 پیمان عمومی مدینه
ص: 166
ي
ك دولت و حکومت مرکزي را نداشت ولی آتش خانمانسوز نزاعها و اختلافات قبیلهاي چرخ زندگی یثربیان را مختل کرده بود به
گونهاي که تصمیم داشتند براي خود حاکم و سلطان انتخاب کنند. قرار بود عبدالله بن ابَی به عنوان پادشاه یثرب انتخاب بشود و به
« لا إِلَهَ إِلَّا الله » 234 تاجی هم براي او ساخته بودند. دین اسلام کلیه طوایف و قبایل عرب را زیر پرچم واحد / نقل ابن اسحاق 2
درآورد و مسجد النبی مرکز اداره حکومت پیامبر شد. براي اداره مدینه و هسته مرکزي حکومت اسلامی نیاز مبرم به دستور العمل و
قانون بود.
از اینرو رسول خدا (ص) پیمانی جامع و قانونی فراگیر تنظیم کرد. آنگاه تمامی ساکنان مدینه این عهدنامه را پذیرفتند و ملتزم به
رعایت آن شدند. این پیمان عمومی نمونه کامل قانون سیاسی و اجتماعی زندگی بشر است که امروز نیز پس از گذشت چهارده
قرن بهترین شیوه تأمین آزادي و حقوق افراد را دربردارد.
این نوشتهاي است از محمد » : 147 و ابن زَنْجِ وَیه در الاموال/ 205 به این شرح است / عمده متن این پیمان بنابه نقل ابناسحاق 2
پیامبر بین مؤمنان و مسلمانان از قریش و یثرب و هر کس پیرو آنان باشد و به آنها بپیوندد و همراهشان به جهاد بپردازد. اینان
جداي از دیگر مردم امت واحدي را تشکیل میدهند. مؤمنان پرهیزکار بر ضد کسی که به آنان ستم کند یا خواهان ستم یا گناه یا
تجاوز و یا فساد در بین مؤمنان باشد با یکدیگر متحد خواهند بود، هر چند آن متجاوز فرزند یکی از آنان باشد. هر کس از یهودیان
از ما پیروي کند از یاري و مساوات ما برخوردار

صفحه 178 از 274 پیمان عمومی مدینه
ص: 167
خواهد بود، بدون آنکه به وي ستم شود و یا کسی را بر ضد او یاري کنند. صلح تمامی مؤمنان یکی است، هیچ مؤمنی بدون
موافقت مؤمن دیگري نمیتواند قرارداد صلح ببندد. هر مؤمنی که به آنچه در این پیماننامه است اقرار کند و به خدا و روز واپسین
ایمان آورد نباید فتنهگر را یاري کند و یا پناه دهد و اگر او را یاري کند و یا پناه دهد پس لعنت و خشم خدا در روز قیامت بر وي
باد و هرگاه شما در امري اختلافی پیدا کردید همانا داوري آن با خداوند عز و جل و محمد (ص) است. هرکس با اهل این پیمان
بجنگد همپیمانان باید یکدیگر را یاري دهند و ستمدیده باید یاري گردد.
یهودیان تا وقتی که همراه مؤمنان در حال جنگ هستند هزینه آنان با خودشان است. داخل یثرب براي اهل این پیمان حرم امن
است. اگر میان اهل این پیمان مشکلی و یا مشاجرهاي رخ دهد و بیم آن برود که به فسادي گراید داوري آن با خدا و رسول اوست.
به قریش و یارانشان پناه داده نخواهد شد. هر گاه کسی ناگهانی به یثرب حمله کند باید یکدیگر را یاري کنند و این پیمان از
ستمکار و گناهکار حمایت نمیکند. هر کس از یثرب بیرون رود یا در آن بماند در امان است مگر آنکه ستمکار و یا گناهکار
.« باشد. خداوند پناه نیکوکاران و پرهیزگاران است و محمد فرستاده اوست
طبرسی/ 69 گوید: پس از انعقاد این پیمان یهودیان بنی قَینُقاع، بنی نضیر و بنی قریظه از پیامبر خواستند پیمانی هم جداگانه با آنان
امضا کند، حضرت پذیرفت و پیمانی با آنان بست که بر ضد رسول خدا کاري

صفحه 179 از 274 پیمان عمومی مدینه
ص: 168
نکنند و کسی را بر ضد آن حضرت و اصحابش یاري ندهند و اگر عهدشکنی کنند پیامبر در ریختن خون آنان و اسیر کردن زنان و
فرزندان و ضبط اموالشان آزاد خواهد بود.
حرکتهاي نظامی
رسول خدا (ص) پس از آنکه مسجد را ساخت و مهاجران را بهطور موقت اسکان داد و قانونی نیز براي اداره شهر تنظیم و با
اقلیتهاي یهود امضا کرد و کار مدینه نسبتا رونق گرفت، براي اینکه به قریش بفهماند او از رسالت خود دست برنداشته و به مدینه
نیز محصور و محدود نمیشود چندین حرکت نظامی انجام داد.
معمولًا در اصطلاح سیرهنگاري به جنگهایی که پیامبر در آن شرکت میکرد و امور فرماندهی را بهطور مستقیم برعهده داشت
گویند. « سَرِیه » و به جنگهایی که در آنها شرکت نداشت بلکه دستهاي را با تعیین فرمانده به منطقهاي اعزام میکرد « غَزْوَه »
نخستین غزوه رسول خدا غزوه وَدّان و یا ابْواء بود که در صفر سال دوم هجرت واقع شد و درگیري رخ نداد و اولین سریه دسته
عُبیدة بن حارث بود که رسول خدا (ص) وي را با شصت و یا هشتاد نفر از مهاجران براي جلوگیري از حمله احتمالی قریش اعزام
کرد که جنگی بین طرفین واقع نشد. دیگر سریه حمزه بود که پیامبر او را با سی نفر از مهاجران به ناحیه عِیص فرستاد و درگیري
رخ نداد. برخی گویند سریه حمزه نخستین سریه بوده است.

صفحه 180 از 274 حرکتهاي نظامی
ص: 169
غزوه ذات العشیره
12 گویند: در جماديالاولی سال دوم هجرت گزارش رسید که کاروان تجارت قریش به سرپرستی / 248 و واقدي 1 / ابناسحاق 2
ابوسفیان به شام میرود. پیامبر ابوسَلَمَۀ بن عبدالاسد را به جانشینی خود در مدینه گماشت و پرچم سپاه را به دست حضرت حمزه
داد و با صد و پنجاه و یا دویست نفر براي تعقیب کاروان قریش حرکت کرد تا منطقه عُشیره رفت و تا اوایل ماه جمادي الآخره
توقف کرد ولی به کاروان قریش دست نیافت. در این مدت با قبیله بنیمُدْلِج پیمان صلحی امضا کرد و در همین غزوه بود که
رسول خدا امیرالمؤمنین را ابوتراب نامید. علی (ع) با عمار یاسر کنار نخلستان بنی مُدْلِج رفتند و پس از ساعتی که کارهاي آنان را
مشاهده کردند خوابشان برد. رسول خدا (ص) به آنجا رفت و آنان را بیدار کرد، وقتی علی (ع) را خاكآلود دید نشان
سادهزیستی را به او داد و فرمود:
«!؟ مالَکَ یا أَباتُراب »
تو را چه شده است اي خاك آلوده؟!
محب طبري در ذخائر العقبی/ 57 گوید: ابوتراب محبوبترین کنیه براي امیرالمؤمنین (ع) بود، هر گاه وي را بدین کنیه میخواندند
خشنود میشد.
سریه عبدالله بن جحش
13 در ماه رجب سال دوم هجرت دو ماه قبل از جنگ بدر پیامبر پسر عمه خود عبدالله بن / 252 و واقدي 1 / به روایت ابناسحاق 2

صفحه 181 از 274 غزوه ذات العشیره
ص: 170
جَحْش را همراه هشت نفر از مهاجران به منطقه نَخْلَه بین مکه و طائف فرستاد تا اخبار قریش را به وي گزارش دهند. حضرت نامهاي
نوشت و به عبدالله داد و فرمود تا دو روز راه نرفته آن را نخواند، پس از دو روز راه پیمودن در آن بنگرد و به آن عمل کند و کسی
راه خود را ادامه بده و در » : از همراهان خود را مجبور نسازد. عبدالله پس از آنکه دو روز راه پیمود نامه را گشود فرمان چنین بود
.« نَخْلَه بین مکه و طائف فرود آي. آنجا در کمین قریش بمان و اخبار آنان را براي ما به دست آور
عبدالله به همراهان خود گفت هرکدام از شما خواهان شهادت است با من رهسپار شود و کسی که نمیخواهد همراه من بیاید
بازگردد. همگی رهسپار نَخْلَه شده در آنجا فرود آمدند تا کاروان تجارت قریش رسید. کاروانیان در وهله نخست از دیدن
مسلمانان ترسیدند. لیکن با دیدن عُکّاشۀ بن مِحْصَن که سر خود را تراشیده بود آسودهخاطر شدند و گفتند اینان براي اداي عمره
آمدهاند. آن روز آخر ماه رجب بود، مسلمانان گفتند اگر جنگ کنند در ماه حرام جنگ کردهاند و اگر صبر کنند تا ماه حرام
سپري شود کاروان قریش وارد حرم میشود که نبرد در آن منطقه نیز حرام است. سرانجام تصمیم گرفتند در همان روز به نبرد
118 گوید: آن روز اولین روز از ماه رجب بود، مسلمانان گمان کردند آخر ماه جمادي / بپردازند. طبرسی در جوامع الجامع 1
الآخره است. واقد بن عبدالله با پرتاب تیري عمرو بن حَضْ رَمی را کشت، یک نفر هم گریخت، عثمان بن عبدالله و حَکَم بن کیسان
نیز اسیر شدند. عبدالله کاروان تجاري قریش

صفحه 182 از 274 غزوه ذات العشیره
ص: 171
را به مدینه آورد و به قولی خمس آن را براي رسول خدا جدا و بقیه را تقسیم کرد.
لذا از تصرف در غنایم و اسیران خودداري نمود. مسلمانان بر «! من به شما فرمان نداده بودم که در ماه حرام بجنگید » : پیامبر فرمود
عبدالله و یاران وي خرده گرفتند. قریش هم شروع به تبلیغ بر ضد مسلمانان کرده و گفتند محمد و یارانش ماه حرام را حلال
شمردند. سرانجام آیه دویست و هفده بقره نازل شد:
(یَسْئَلُونَکَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرَامِ قِتَالٍ فِیهِ قُلْ قِتَالٌ فِیهِ کَبِیرٌ وَ صَ دٌّ عَنْ سَبِیلِ الِله وَ کُفْرٌ بِهِ وَالْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَ إِخْرَاجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَکْبَرُ عِنْدَالِله
وَالْفِتْنَۀُ أَکْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ).
از تو درباره جنگ در ماه حرام میپرسند بگو جنگ در آن گناهی است بزرگ. جلوگیري از راه خدا و کفر ورزیدن به او و
جلوگیري از مسجدالحرام و اخراج ساکنان آن نزد خدا گناهی است بزرگتر و فتنهانگیزي بدتر از کشتن است.
آنگاه رسول خدا (ص) غنایم و اسیران را تقسیم کرد. گویند این غنیمت نخستین غنیمتی بود که به دست مسلمانان افتاد و عمرو بن
عبدالله حَضْ رَمی نخستین کافري بود که به دست مسلمانان کشته شد و عثمان و حَکَم نخستین اسیرانی بودند که به دست مسلمانان
اسیر شدند.
تغییر قبله
286 / رسول خدا (ص) و مسلمانان سیزده سالی را که در مکه بودند به سوي بیتالمَقْدِس نماز میگزاردند. البته به روایت کلینی 3
پیامبر کعبه را

صفحه 183 از 274 تغییر قبله
ص: 172
86 میگویند: پیامبر در مکه نیز به / 200 و طبرسی در جوامع الجامع 1 / در مقابل خود قرار میداد. گرچه زمخشري در کشاف 1
سوي کعبه نماز میگزارد، به مدینه که هجرت کرد خدا دستور داد براي دوستی و الفت با یهود به سوي بیتالْمَقْدِس نماز بگزارد.
باري، در مدینه نیز در اوایل هجرت تا هفده ماه به همان سوي نماز میخواندند. یهود که همواره دنبال خردهگیري و اشکالتراشی
537 گفتند محمد با ما مخالفت میکند اما بهسوي قبله ما نماز میگزارد. / بودند لب به سرزنش گشوده و به روایت سبل الهدي 3
پیامبر از این تبلیغات سوء آزرده خاطر گردید و منتظر بود که در اینباره دستوري فرا رسد.
سهشنبه پنجم شعبان و یا رجب سال دوم هجرت در حالی که پیامبر (ص) در مسجدي در محله بنیسَلَمَه نماز ظهر میخواند در
رکعت دوم نماز آیه صد و چهل و چهار بقره بر او نازل شد:
(قَدْ نَرَي تَقَلُّبَ وَجْهِکَ فِی السَّمَاءِ فَلَنُوَلِّینَّکَ قِبْلَۀً تَرْضَاهَا فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ حَیثُ مَا کُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَکُمْ شَطْرَهُ).
همانا گردانیدن رویت را بهسوي آسمان میبینیم. پس تو را به سوي قبلهاي میگردانیم که از آن خشنودي. پس روي خود را
بهسوي مسجدالحرام برگردان و هر کجا که بودید روي خود را بدان سوي برگردانید.
رسول خدا (ص) و مسلمانان روي از بیتالمَقْدِس برتافتند و روي به قبله نماز را تمام کردند.
بیشتر مسلمانان و اعراب از تغییر قبله خوشحال بودند، زیرا خانه کعبه

صفحه 184 از 274 تغییر قبله
ص: 173
از دیرباز مورد احترام آنان بود و از مهمترین اماکن مقدس عرب بهشمار میآمد. در مقابل براي یهودیان ناخوشایند بود. از این رو
زبان به طعن گشوده و گفتند چرا مسلمانان قبلهشان را تغییر دادند. آري، این موضوع حاکی از بحران روابط یهود و مسلمانان بود.
خلاصه درس
یثرب متشکل از دهکدههایی بود که دو طایفه اوس و خزرج و طوایفی از یهود در آن زندگی میکردند. یثرب به هنگام هجرت
مدینۀ » هنوز شهر نشده بود. با ورود پیامبر و مهاجران مرکز حکومت اسلامی شد و چهره شهر به خود گرفت. بدین جهت بود که به
تغییر نام پیدا کرد. در نزدیکی یثرب دهکدهاي قرار داشت به نام قُبا، این دهکده محل سکونت بنیعمرو بن عوف از قبیله « النبی
اوس بود. رسول خدا (ص) در ابتداي هجرت وارد این دهکده شد.
امیرالمؤمنین (ع) به دستور رسول خدا در مکه ماند و اعلام کرد هر کس نزد محمد (ص) امانتی دارد بیاید بگیرد. پس از سه شبانه
روز توقف در مکه و سپردن امانتها به صاحبانشان همراه فاطمه دختر رسول خدا، فاطمه بنت اسد مادر خود، فاطمه دختر زبیر بن
عبدالمطلب، سُوده همسر رسول خدا و امکلثوم دختر آن حضرت از راه ذيطُوي رهسپار یثرب گردید.
هنگامی که رسول خدا از قبا به مدینه آمد انصار براي بردن مهاجران به منازل خود با یکدیگر به رقابت پرداختند، ناچار کار به قرعه
کشید تا

صفحه 185 از 274 خلاصه درس
ص: 174
آنجا که احدي از مهاجران بدون قرعه وارد خانه انصار نشد.
هجرت رسول خدا مبدأ تاریخ مسلمانان قرار گرفت. نخستین کاري که رسول خدا در مدینه انجام داد تأسیس مرکزي براي کارهاي
مشهور شد. « مسجدالنبی » عبادي، سیاسی، نظامی و رسیدگی به امور مسلمانان بود که به
بسته شدن در خانهها به مسجدالنبی به جز در خانه حضرت علی، برقراري عقد اخوت بین مهاجرین و انصار نیز از جمله وقایع این
ایام است.
یهودیان مدینه دو گروه بودند؛ یک گروه اقلیت از افراد بومی یثرب که با گذشت زمان به آیین یهود گرویده بودند ولی جمعیت
جداگانهاي را تشکیل نمیدادند بلکه داخل همان طوایف عرب زندگی میکردند. گروه دیگر اکثریت که سه طایفه بزرگ و
مستقل بنیقَینُقاع، بنینضیر و بنیقریظه بودند، اینان به یثرب هجرت کرده و جداگانه در قلعههاي خود میزیستند.
درآورد و مسجد النبی مرکز اداره حکومت پیامبر شد. براي « لا إِلَهَ إِلَّا الله » دین اسلام کلیه طوایف و قبایل عرب را زیر پرچم واحد
اداره مدینه و هسته مرکزي حکومت اسلامی پیمانی جامع و قانونی فراگیر تنظیم گردید و بنا به درخواست یهودیان بنی قَینُقاع،
بنینضیر و بنیقریظه پیمانی جداگانه با آنان هم امضا شد.
براي این مقطع از تاریخ اسلام میتوان از یکی دو غزوه و سریه و همینطور از تغییر قبله نیز نام برد.

صفحه 186 از 274 خلاصه درس
ص: 175
صفحه 187 از 274 خلاصه درس
ص: 176
خود آزمایی
1. وضعیت یثرب را قبل از مهاجرت حضرت رسول و بعد از آن بنویسید.
2. اولین مسجدي که در اسلام ساخته شد چه نام دارد؟
3. اولین نماز جمعه در کجا و در چه تاریخی برگزار گردید؟
4. مبدأ تاریخ مسلمان را بیان کنید.
5. مشخصات مسجد پیامبر را به طور خلاصه توضیح دهید.
چیست؟ « سد الابواب » 6. منظور از
7. پیمان برادري مهاجر و انصار را به طور اختصار بیان کنید.
8. یهودیان مدینه چند گروه بودند؟ طوایف مهم آن را نام ببرید.
9. چگونگی انعقاد پیمان عمومی مدینه را بیان کنید.
را تعریف کنید و چند نمونه از هر یک را نام ببرید. « سریه » و « غزوه » .12
13 . نخستین غزوهها و سریهها کدام است؟
14 . چگونگی و دلیل تغییر قبله را توضیح دهید.

صفحه 188 از 274 خود آزمایی
ص: 177
درس ششم: جنگ